پخش زنده
امروز: -
حمله موشکی ۳۰ مهر ۱۳۶۲ به مسجدسلیمان یکی از جنایات جنگی رژیم بعث عراق و وسیع ترین حمله هوایی به این شهرستان بود.
به گزارش خبرگزاری صدا و سیمای استان خوزستان، ۳۰ مهر سالروز جنایت ضد انسانی صدام در مسجدسلیمان نباید فراموش شود، این روز یادآور آغاز وسیعترین حملات وحشیانه و غیر انسانی رژیم بعث عراق به این شهرستان است.
حمله موشکی سال ۱۳۶۲ به این شهرستان یک سند برجسته از تاریخ دفاع مقدس و جنایات جنگی رژیم بعث است که به عنوان وسیعترین حمله موشکی دشمن متجاوز نام گرفت و منجر به شهادت ۱۲۰ نفر و جانباز شدن بیش از ۲۵۰ نفر شد که مورد بیمهری قرار گرفته است؛ در حالیکه عمق این فاجعه به اندازهای بود که امام خمینی (ره) ضمن محکومیت شدید این حمله گسترده صدام، سه روز عزای عمومی در سراسر کشور اعلام کرد.
سیام مهرماه سال ۱۳۶۲ بود عقربها ساعت ۱۶ بعد از ظهر را نشان میداد که ناگهان صدای دو انفجار مهیب ناشی از اصابت دو فروند موشک اسکاد مسجدسلیمان را آنچنان به لرزه درآورد که تمام مردم شهر در هر محله و کوچهای که بودند شدت موج انفجار را حس کردند. دشمن بعثی با گرایی که مجاهدین ضد انقلاب به او داده بودند این شهر شهید پرور را مورد اصابت موشکهای خود قرار دادند.
از دو نقطه شهرستان دود و غبار و هوا برخاست، موشکهای اسکاد آ نسل جدید موشکهای اسکاد ب آلمانی بود که توسط هیتلر در جنگ جهانی دوم تولید و نسل جدید این موشکها به ارتفاع ۹ متر و محتوا یک تن ماده منفجره با شعاع تخریب فراوان توسط شوروی در اختیار صدام قرار گرفته بود، در اولین دور اصابت دو فروند موشک اسکاد دشمن عراقی دو محله سبز آباد و خیابان اصلی شهر مسجدسلیمان هدف واقع شد.
در حالیکه مردم برای امدادرسانی و با اطلاع شدن از عمق حادثه خود را به محل اصابت موشکها رسانده بودند و از طرفی در خیابان ۱۷ شهریور تصادفی بین دو خودرو به وقوع پیوسته بود، بنابراین این خیابان مسدود و ترافیک سنگینی ایجاد شده بود که سومین سفیر مرگ با فاصله ۴۰ دقیقه از دو موشک اولی دقیقاً به خیابان مملو از جمعیت و خودروها در خیابان ۱۷ شهریور اصابت کرد و یک فاجعه انسانی را رقم زد و بر شهادت و مجروح شدن ۳۷۰ نفر، تخریب بیش از ۱۰۰ واحد مسکونی و تجاری از پیامد اصابت این موشکها است.
شاید قابل وصف نباشد پیکرها و اجزای بدنهای تکه تکه شده شهروندانی بدون دفاع کودکان و زنان مظلومی که وحشیانه به شهادت رسیدند در اطراف محل اصابت موشکها پراکنده شده بود. دستها و پاهایی که روی تیرکهای برق آویزان شده بود و یا اجزایی که یک خیابان آن طرفتر پرتاب شده بودند. دو بیمارستان امام خمینی نفت و ۲۲ بهمن مسجدسلیمان مملو از پیکر شهدای تکه شده و از هم پاشیدهای بود که سر در بدن نداشتند و برخی پیکرها به گونهای بود که در یک کیسه نگهداری میشدند. به طور مثال از پیکر دانش آموز شهید غلامرضا رخش چیزی باقی نمانده بود، پیکرها تا ساعتها و رسیدن کانتینرها یا سردخانه سیار از شهرهای همجوار در راهروها و اتاقها روی هم چیده شده بود خیلی از پیکرها قابل شناسایی نبودند، مجروحان بسیار زیادی در حیات دو بیمارستان و کف سالنها به خاطر ازدحام شدید در انتظار درمان و رسیدگی بودند.
امکانات بیمارستانها جوابگو نبود و به همین خاطر در خواستهای مکرر بلندگوهای مساجد برای یخ و بخور و کیسههای نایلونی و گروههای خونی مرتب اعلام میشد. مردم به خاطر دیدن صحنههای دلخراش آن روز تا روزها و شبها کابوس میدیدند و به افسردگی شدیدی گرفتار شدند. سردخانه اجساد شهرستان تنها گنجایش ۶ جسد را داشت و از اهواز کانتینرهای سردخانهدار به مسجد سلیمان اعزام شدند تا پیکر شهدا در آنها قرار داده شود و از فردای آن روز تا یک ماه دهها شهیدتشیع با صلابت با حضور امت حزب الله صورت گرفت و مسجدسلیمان را در بهت و اندوه فرو برد و این گونه بود که مسجد سلیمان ناجوانمردانه از ۳۰ مهر ماه به بعد یک دوره بمبارانهای متناوب هوایی مناطق مختلف مسکونی اش همچون کلگه، چهار بیشه، پشت برج، نفتک، نمره ۸ و نمره ۴۰ وارد فاز جدیدی از جنگ شدند که بعدها این حملات به نام جنگ موشکی در تقویم دوران دفاع مقدس نام گرفت حمله ۳۰ مهر به مسجدسلیمان در دوران دفاع مقدس وسیعترین حمله موشکی دشمن بعثی متجاوز نام گرفت.