پخش زنده
امروز: -
ارتش رژيم صهيونيستي سندي متشر کرده است که در آن جهان شيعي به رهبري ايران بالاترين خطر براي اسرائيل است.
به گزارش سرويس بين الملل خبرگزاري صداوسيما، پايگاه اينترنتي روزنامه هاآرتص، چاپ فلسطين اشغالي، در مقالهاي تحليلي به قلم آموس هارئل، نوشت: هرچند ارتش رژيم صهيونيستي بر اين باور است جبهه فلسطين به صورت بالقوه ميتواند ناآرامترين تهديدِ پيش روي اسرائيل باشد، اين تهديد را در درجه دوم قرار داده است، زيرا بالاتر از آن تهديد شيعي به رهبري ايران است که بزرگترين خطر براي اسرائيل به حساب ميآيد. اين سندِ بهروز شده، که حدود دو ماه پيش منتشر شده است و راهبرد نيروهاي نظامي اسرائيل را ترسيم ميکند، اخيراً به دست هاآرتص رسيده است.
در اين سند آمده است که طي دو سال گذشته، تهديد شيعي به رهبري ايران بيشتر از ناحيه سوريه و همچنين حزبالله لبنان، اسرائيل را به مخاطره انداخته است.
بر اساس اين سندِ ارتش رژيم اشغالگر، اسرائيل خطر اصلي را از جانب مسلمانان ميداند.
در اين سند، که اخيراً براساس تحولات جديدِ منطقهاي و جهاني، بهروز رساني شده است، منطقه به دو بخشِ «مناطق درگيري» که براي رژيم صهيونيستي تهديد محسوب ميشوند و «مناطق همکاري» تقسيم ميشود.
مناطق همکاري، شامل کشورهايي است که با رژيم اشغالگر صهيونيستي روابط دوستانه دارند يا ممکن است اسرائيل بتواند با آنها هماهنگيهايي انجام دهد (يعني کشورهايي که دستکم دشمن اسرائيل نيستند).
در اين سند، همچنين به «نبردهاي اسرائيل در فاصلهي بين جنگها (ي تمام عيار)» اشاره و تأکيد شده است که اين نبردها عمدتاً برضد "گروههاي تروريستي"! است.
در اين بخش از سند ارتش اسرائيل، به لزوم بررسي و ارزيابي استفاده از نيروي نظامي به صورت تلفيقي، نهتنها براي دستيابي به نتيجهاي قاطع و (پيروزيِ) سرنوشتساز، بلکه براي ممانعت از بروز جنگ، اشاره شده است.
ژنرال آزينکوت که براي نخستين بار اين سند را در سال 2015 تهيه و نسخهي غيرمحرمانهي آن را براي همگان منتشر کرد، در مقدمهي نسخه بهروز شدهي اين سند، نوشته است: «هدفِ ما حفاظت (از اسرائيل) و پيروزي (در جنگها) است.»
هاآرتص افزود: اين نسخهي بهروز شده، ابتدا به آويگدور ليبرمن، وزير جنگ رژيم اسرائيل، نشان داده شد و پس از تأييد وي، نسخههاي کپيشده از آن در دورن ارتش و همچنين کابينه اسرائيل توزيع شد. در اين سندِ اخير، به اهميت همکاري ميان کشورهاي «ميانهروِ» منطقه در درون منطقه و همچنين همکاريهاي آنها با قدرتهاي جهاني، بهويژه آمريکا که از همه مهمتر است و در اولويتِ نخست قرار دارد، توجه داده شده است.
بهعلاوه در اين سند آمده است: اقدامات و عمليات ارتش اسرائيل با هدف تقويت جايگاه بينالمللي و منطقهاي اسرائيل انجام ميشود. در اين سند بر اهميت ادامه حمايتهاي آمريکا از اسرائيل نيز تأکيد شده است.
در اين سند، صرفاً به تهديدهاي سهگانه عليه اسرائيل پرداخته نشده، بلکه نقاط قوت اسرائيل نيز مطرح شده است. از نکات مثبتي که براي اسرائيل در اين سند فهرست شده است، ميتوان به حمايت آمريکا از اسرائيل، تعويق تهديد هستهاي ايران، تضعيف دولتهاي عربي، تمرکز کشورهاي منطقه بر مسائل داخلي، کاهش احتمال ائتلاف نظامي ميان اعراب برضد اسرائيل و برتري نظامي اسرائيل بر دشمنانش، اشاره کرد.
هاآرتص در پايان اين مقاله افزود: مايک پنس، معاون رييس جمهور آمريکا، که اخيراً به اسرائيل سفر کرده بود، سخنراني جالب توجهي در برابر کنست انجام داد که حاوي اين پيام مهم براي منطقه بود مبني بر اينکه اتحاد ميان اسرائيل و ايالات متحده (آمريکا) بسيار مستحکم است. اين در حالي است که اين سخنراني که شامل حمايتهاي قاطع دولت کنوني آمريکا از اسرائيل بود، تأثير ديگري نيز داشت و آن اين بود که هرگونه وجههي باقي مانده براي آمريکا به عنوان «ميانجيگرِ بيطرف» در روند سازش ميان اسرائيل و فلسطينيان را از بين برد.
از اينرو، اکنون اين سؤال مطرح ميشود که آيا چنين موضعگيري (يکجانبهي آمريکا در حمايت از اسرائيل) باعث افزايش فشارهاي بر فلسطينيان و کشيده شدن آن ها به گوشهي انزوا خواهد شد، که به نوبه خود بهانهاي جديد براي روشن کردنِ مجدد شعلههاي خشونت (عليه اسرائيل) را بهدست آنان خواهد داد؟ فقط گذرِ زمان ميتواند پاسخگوي اين سؤال باشد.